صفورا یال وردی
شاعر
روانشناس
متولد خرداد ۱۳۶۵
______________________________
سیگار را لهکرد زیر پاش
مردی که درهم بود ابروهاش
از انتهای پارک میآمد
میریخت روی شانهاش موهاش
جذاب و زرد و سرد… پاییز است
مشغول پچپچهای یکریز است
دارد خودش را میخورد انگار
مردی که از فریاد لبریز است
باران که خیسش کردهاست انگار
آهسته دارد بند میآید
مردی بلند و سبزه که سنش
شاید به سیوچند میآید
در من کسی سردرگم از خویش است
سرتابهپایش ترس و تشویش است
در مُشت جنگ خیر و شر دارد
آرامشی مادام در پیش است
در من زنی یکریز میزاید
پشتِ سرِ هم باید و شاید
فریادهای پشت هم، حالا
دارد صدای جیغ میآید
سمت پل عابر تجمع شد
مردی زمین را خالی از خود کرد
سنش به سیوچند میآمد
جذاب و زرد و سرد و… حالا سرد…
دور سرم این شهر میچرخد
چسباندهام به تیر پشتم را
سُرخورد یا انداختم از قصد
قرص برنج توی مشتم را
صفورا یال وردی
______________________________
خودکار را نبرده به کاغذ، گریستی
میخواستی خودی بنمایی و… نیستی
بعد از تو هیچوقت خودم را نجستهام
لعنت به این زنی که صلاحش تو نیستی
هی خاطرم نیار که از اولین قرار
گفتی قرار نیست به پایم بایستی
فریاد میزند سر من آینه: بگو
من کیستم برای تو، اصلا تو کیستی؟!
شاید سی و سه سال، نه، دفتر غریبه نیست
ای مرگ بر تویی که خودت را نزیستی
صفورا یال وردی
برچسب ها
adel salem
Alireza shayan
czerny
czerny learning
milad najafi
mohsen azadi
paryatofangsaz
safoura yalverdi
آثار
آموزش تصویری پیانو
آموزش پیانو
آموزش چرنی
اکتاو میانی
اینجاکدام شکل جهان است
تئوری موسیقی
تدریس پیانو
ترانه
خطوط حامل
دروس کتاب چرنی
دو وسط
سودابه برمکی
شاعران
صفورا یال وردی
عادل سالم
علی رضا شایان
ماهیت صوت
مبانی موسیقی
محسن آزادی
میلاد نجفی
نام نتها
نت
نت دولاچنگ
نت دو میانی
نت سفید
نت سیاه
نتهای موسیقی
نتهای کششی
نت چنگ
نت گرد
نویسندگان
پریا تفنگساز
کتاب
کتاب چرنی
کلید سل
کلید فا